بررسی مقادیر کود نیتروژن و فاصله کاشت بر ویژگیهای زراعی لاین 8615 برنج

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار گروه زراعت،دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت اله آملی،آمل،ایران

2 موسسه تحقیقات برنج کشور، معاونت مازندران

چکیده

یکی از فاکتورهای مؤثر در افزایش تولید برنج در واحد سطح رعایت اصول به‌زراعی از جمله فاصله کشت به منظور دستیابی به تراکم مطلوب در واحد سطح و مصرف بهینه کود نیتروژن می‌باشد. بدین جهت، آزمایشی در سال زراعی 1388 در مؤسسه تحقیقات برنج، معاونت مازندران- آمل برای لاین شماره 8615 انجام گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی با سه تکرار، فاکتورهای فاصله کاشت در سه سطح (30×16، 20×20 و 25×25 سانتی‌متر) و کود نیتروژن در چهار سطح (صفر، 200، 250 و 300 کیلوگرم اوره در هکتار) اجرا گردید. در این تحقیق، صفاتی نظیر ارتفاع بوته، طول خوشه، تعداد پنجه بارور در کپه، تعداد دانه پر، پوک و کل دانه در خوشه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه اندازه‌گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه آماری داده‌ها نشان داد که تأثیر فواصل بوته بر طول خوشه، تعداد پنجه(P<0.05)   و عملکرد  دانه(P<0.01)  لاین مورد آزمایش معنی دار بود. بیشترین عملکرد در فواصل بوته 20×20 سانتی متر با 2/7744 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. اثر کود نیتروژن بر ارتفاع بوته، طول خوشه، تعداد پنجه، تعداد کل دانه، تعداد دانه پوک در خوشه و عملکرد دانه در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار بود. بیشترین عملکرد دانه با مقدار 9/7898 کیلوگرم مربوط به مصرف 250 کیلوگرم  اوره در هکتار بود. اثر متقابل دو عامل نیز تنها بر تعداد دانه پوک در خوشه معنی دار گردید.  لذا برای دستیابی به پتانسیل عملکرد لاین 8615،  فواصل بوته 20×20 سانتی‌متر و میزان مصرف 250 کیلوگرم اوره در هکتار توصیه می گردد.

کلیدواژه‌ها


مقدمه

برنج غذای اصلی حدود نیمی از مردم جهان و اغلب مردم کشورهای در حال توسعه است که حدود 5/146 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی جهان را به خود اختصاص داده و منبع اولیه غذا و کالری حدود نیمی از نسل بشر می‌باشد (Khush, 2005). در سال زراعی 92-1391سطح انواع واریته های شلتوک در کشور حدود 565 هزار هکتار برآورد شده که معادل 7/4 درصد کل سطح برداشت محصولات زراعی و 4/6 درصد از کل سطح برداشت غلات می باشد که استان مازندران با دارا بودن سهم 8/38 درصدی از سطح برداشت اراضی زیرکشت برنج مقام نخست کشور را به خود اختصاص داده است و استان گیلان نیز با برداشت 7/31 درصد از اراضی شالیکاری کشور در جایگاه دوم قرار گرفته است. این دو استان جمعاً 5/70 درصد از سطح برداشت انواع شلتوک کشور را دارا هستند (Agricultural Statistics, 2013). بهبود عملیات کاشت می‌تواند نقش مهمی در افزایش محصولات زراعی داشته باشد. برای تولید موفق برنج، کاشت در زمان مناسب، مدیریت مطلوب در طول مرحله رشد رویشی، تراکم مناسب نشاکاری جهت پنجه‌زنی مطلوب و کنترل رشد برگ با مصرف بهینه آب، کود و نهاده های شیمیایی ضروری می باشد (Anonymous, 2008). زمان مصرف کود نیتروژن یکی از روش‌های کلیدی مدیریتی است که برای افزایش کارایی مصرف نیتروژن در اختیار می باشد. عوامل محیطی با تأثیری که بر مقدار تغییر و تبدیل نیتروژن، جذب گیاه و شرایطی که تلفات نیتروژن را به وجود می آورد، می‌توانند میزان در دسترس بودن نیتروژن را تنظیم کنند (Data, 2001). برنــج بیش از 90% کل نیتروژن لازم برای یک عملکرد متوسط را قبل از آنکه به مرحله خوشه رفتن برسد، جذب می کنـد. نتایج آزمایش محدثی در سال 1374 برای رقـم مازند نشان داد که، مناسب ترین میــزان مصرف کود اوره 200 کیلوگرم در هکتار می‌باشد (Mohaddesi, 1995). در پی کاهش غلظت نیتروژن در بافت ها و همگام با زمان نیاز گیاه به جــذب نیتروژن، می تــوان از کودهای نیتــروژن در خلال فصــل رشد به میــزانی که گیاه دچار کمبــود و کاهش عملکرد نشود، استفاده  کرد ((Huan et al., 2000; Yoshida et al., 2000. گزارشات حاکی از آن است که با افزایش مصرف نیتروژن از صفر به 90 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه به میزان 5/84 درصد افزایش یافت (Mousavi et al., 2015). گزارش شده که بیشترین عملکرد دانه برنج با مصرف 69 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد که به علت افزایش تعداد خوشه در متر مرببع بوده است (Mobasser et al., 2005). سایر محققین (Taghizadeh et al., 2008) نیز سطح کودی 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار را بدون کاهش معنی‌دار عملکرد در جهت صرفه‌جویی مصرف نیتروژن برای رقم طارم هاشمی توصیه نمودند. نتایج بدست آمده در مورد بررسی تراکم بوته و کود ازته در مازندران نشان داد که اختلاف معنی‌داری بین تراکم مختلف کاشت وجود داشته و بالاترین عملکرد در فاصله 15×15 سانتی متر مربع حاصل شد. همچنین با کاهش بوته در واحد سطح از 30×10 به 25×25 سانتی متر مربع در برنج موجب افزایش تعداد پنجه در هر بوته شده  ولی تعداد خـوشه در واحد سطح کاهش یافت (Mohaddesi, 2001). نتایج آزمایشات محققان روی دو رقم برنج در شرایط خوزستان نشان داد که برای رقم چمپا با 100 کیلوگرم کود نیتروژنه و فاصله کاشت 22×22 سانتی‌متر و برای رقم چرام 2 با 100 کیلوگرم نیتروژن و فاصله نشاکاری 15×15 سانتی‌متر، بیشترین عملکرد را بهمراه داشت (Miri et al., 1998). همچنین نتایج بررسی اثرات سن نشاء و فاصله کاشت روی سه رقم در شرایط خوزستان نشان داد بهترین تراکم، در فاصله کاشت 15×15 سانتی‌مترحاصل شد (Miri et al., 1998). گزارش شده که فاصله کاشت 20×20 سانتی‌متر و مقدار 200 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن، مناسب‌ترین تیمارها جهت افزایش عملکرد دانه لاین امیدبخش برنج شماره 843 می‌باشد (Mohaddesi et al., 2010). بررسی اثرات اجزای عملکرد راهی برای تعیین عوامل محدود کننده عملکرد و یافتن راه های افزایش عملکرد می‌باشد. بدیهی است که هیچ کدام از اجزای عملکرد به تنهایی کلید دسترسی به حداکثر پتانسیل عملکرد را در اختیار نمی گذارد. هرچه فاصله بین بوته ها کمتر باشد سبب افــزایش تعداد بوته و در نهایت تعــداد برگ سبز در واحد سطح می گردد. محققان (Yang et al., 2013) نشان دادند که در فواصل مختلف کاشت، با افزایش فاصله کاشت، تعداد پنجه‌ها و برگ ها افزایش یافته و دوره رشد بیشتر شد و همچنین تفاوت معنی داری در تعداد پانیکول‌ها، دانه ها و شاخص سطح برگ ظاهر شد. هدف از انجام این آزمایش تعیین شرایط مناسب به‌زراعی از نظر فاصله کشت و کود نیتروژن برای دستیابی به پتانسیل عملکرد در لاین امید بخش برنج شماره 8615 می باشد.

مواد و روش‌ها

این آزمایش در سال زراعی 1388 در محل مؤسسه تحقیقات برنج کشور- معاونت مازندران (آمل) واقع در کیلومتر 8 جاده آمل- بابل با موقعیت جغرافیایی 36 درجه و 28 دقیقه شمالی، 52 درجه و23 دقیقه شرقی و با 8/29 متر ارتفاع از سطح دریا اجرا گردید. آب و هوای منطقه بر اساس تقسیم بندی اقلیمی حرارتی، نیمه مدیترانه ای گزارش شده است. میزان نزولات سالیانه این منطقه حدود 800 میلی‌متر و متوسط درجه حرارت سالانه 9/16 درجه سانتی‌گراد می‌باشد. این تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار که  فاکتورهای فاصله کاشت در سه سطح (30×16، 20×20، 25×25 سانتی‌متر) و کود نیتروژنه در 4 سطــح (صفر، 92، 115، 138 کیلوگرم نیتروژن خالص درهکتار ازمنبع کود اوره) برای لاین جدید شماره 8615 (معرفی شده توسط مؤسسه تحقیقات برنج کشور، معاونت مازندران) اجرا شد. مزرعه آزمایشی در سال زراعی قبل زیر کشت برنج قرار داشت و در اواسط فروردین نسبت به احداث خزانه و بذرپاشی اقدام گردید. در طول دوره رشد نشا در خزانه، زمین اصلی شخم، تسطیح و ماله‌کشی صورت گرفت. سپس، نشاها در مرحله 3 تا 4 برگی به زمین اصلی منتقل شدند. نشاکاری به تعداد سه نشا در هر کپه انجام شد. سایر کودهای مصرفی شامل سوپر فسفات تریپل و سولفات پتاسیم هر کدام به مقدار 100 کیلوگرم در هکتار با توجه به نتایج آزمون خاک قبل از کشت مصرف گردید. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل آزمایش در جدول 1 ارائه شده است. جهت کنترل علف های هرز از علف‌کش بوتاکلر به میزان 3 تا 4 لیتر در هکتار یک هفته پس از نشاکاری و همچنین وجین دستی در دو مرحله (20 و 40 روز پس از نشاکاری) در کرت‌های آزمایشی صورت گرفت. هم چنین، برای مبارزه با کرم ساقه خوار برنج از سم دیازینون (به ترتیب گرانول 5 و 10 درصد) طی دو مرحله استفاده گردید. در زمان رسیدگی فیزیولوژیکی، اندازه‌گیری ارتفاع بوته و طول خوشه با انتخاب 10 بوته از منطقه نمونه برداری با استفاده از خط‌کش انجام گرفت. اندازه‌گیری سایر صفات نظیر تعداد کل دانه و تعداد دانه‌های پر و پوک در خوشه با شمارش از روی 15 خوشه و برای اندازه‌گیری تعداد پنجه بارور در کپه، با شمارش پنجه های 5 کپه در هر کرت بطور تصادفی، میانگین آن انتخاب شد. وزن هزار دانه نیز با شمارش 1000 دانه از دانه‌های سالم و پر با استفاده از دستگاه شمارشگر بذر و توزین آن تعیین گردید. برای تعیین عملکرد دانه، 5 متر مربع از هر کرت پس از حذف اثر حاشیه برداشت و پس از خرمنکوبی میزان محصول با رطوبت 14 درصد محاسبه گردید.برای محاسبات آماری و رسم نمودارها به ترتیب از نرم‌افزارهای رایانه ای SAS و EXCEL  و همچنین برای مقایسه میانگین‌ها از آزمون چند دامنه‌ای دانکن استفاده گردید.

نتایج و بحث

ارتفاع بوته

بر اساس نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس، فواصل کشت بر ارتفاع بوته تأثیر معنی داری نداشت. اثر کود اوره بر ارتفاع در سطـح احتمال یک درصد معنی‌دار بود (جدول 2). به طــوری که تیمار شاهـد با 35/93 سانتی متر کمتـرین و تیمار 250 کیلـوگرم کود اوره با 68/109 سانتی متر بیشترین ارتفاع بـوته را به خود اختصاص داد (جدول 4). همچنین اثر متقابل نیتروژن و فاصله کاشت، بر صفت ارتفاع بوته معنی‌دار نشد (جدول 2). به نظر می‌رسد که افزایش مصرف نیتروژن از طریق افزایش دوام و شاخص سطح برگ باعث شده تا شرایط مطلوب‌تری برای استفاده از نور خورشید و تولید مواد فتوسنتزی فراهم گردد که در نهایت سبب افزایش معنی‌دار ارتفاع بوته گردیده است (Mousavi et al., 2015). کمبود نیتروژن در غلات سبب کاهش ارتفاع بوته می‌گردد (Kamkar et al., 2011). گروه دیگری از پژوهشگران (Mohaddesi et al., 2010) اظهار داشتند که با افزایش مقدار کود نیتروژن ، ارتفاع بوته برنج نیز افزایش یافت. سایر محققین نیز به عکس العمل ارتفاع بوته نسبت به سطوح مختلف نیتروژن مصرفی اشاره داشتند (Manzoor et al., 2006).

 

طول خوشه

اعمال تیمار فاصله کاشت بر صفت طول خوشه در سطح احتمال 5% معنی‌دار شد (جدول 2). بیشترین میانگین طول خوشه مربوط به فاصله کاشت 20×20 سانتی‌متر با 07/26 سانتی‌متر و کمترین مربوط به فاصله کاشت 30×16 سانتی‌متر با میانگین 88/24 سانتی‌متر بود (جدول 3). برخی از محققان (Mohammadian Roshan et al., 2011) در بررسی اثرات فاصله کاشت بر اجزای عملکرد و عملکرد برنج گزارش نمودند که حداکثر طول پانیکول از تیمارهای 20×20 و 25×25 سانتی‌متر حاصل شد و این دو تیمار در خصوص این صفت از نظر آماری در یک سطح قرار گرفتند که با نتایج این آزمایش مطابقت دارد. اثر مقادیر مختلف کود نیتروژن در زمان‌های مختلف رشد گیاه بر طول خوشه در سطح احتمال یک درصد معنی‌دار شد (جدول 2). تیمار کودی شاهد با 93/24 سانتی‌متر کمترین و مصرف 250 کیلوگرم کود اوره  با 71/26 سانتی‌متر بیشترین طول خوشه را دارا بود (جدول 4). نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس داده‌ها نشان داد که اثر متقابل بین تیمارهای کودی و فاصله کاشت بر صفت طول خوشه معنی‌دار نشد. یعنی فاصله کاشت و مصرف مقادیر مختلف کود از نظر تأثیر بر طول خوشه در متغیرهای غیر وابسته به هم می‌باشد. پژوهشگران با بررسی اثرات 9 سطح نیتروژن (50 تا 225 کیلوگرم در هکتار) متوجه شدند که طول خوشه تا سطح کودی 175 کیلوگرم در هکتار افزایش می‌یابد (Manzoor et al., 2006).

تعداد پنجه مؤثر در کپه

اثر فاصله کاشت بر صفت تعداد پنجه بارور (در سطح احتمال 5%) معنی‌دار بود (جدول 2). فاصله کاشت 25×25 سانتی‌متر با تعداد 07/19 پنجه بیشترین تعداد پنجه بارور در کپه را داشت که با فاصله کاشت 30×16 (03/18 عدد پنجه) اختلاف آماری معنی‌داری نشان نداد. کمترین میزان صفت فوق نیز با 20 درصد کاهش در فاصله کاشت 20×20 سانتی‌متر مشاهده شد (جدول 3). در واقع با افزایش تراکم (فاصله کاشت 20×20 سانتی‌متر)، احتمالاً به دلیل رقابت بین نشاها برای جذب مواد غذایی، از تعداد پنجه بارور در کپه کاسته گردید که با نتایج سایر محققین (Akhavan et al., 2009) مطابقت دارد. کاهش تراکم سبب افزایش تعداد پنجه در کپه می‌گردد زیرا در تراکم کم فاصله کاشت و شرایط تغذیه‌ای مانند نور و هوا برای هر بوته مناسب‌تر است و رقابت بین گیاهان مجاور کاهش می‌یابد (Mohaddesi et al., 2010). مصرف مقادیر مختلف کود نیتروژن در سطح احتمال یک درصد بر صفت یاد شده معنی‌دار شد و همچنین علی‌رغم قرار گرفتن مقادیر مختلف تیمار کودی به جز شاهد در یک سطح آماری، تیمار N3 با  مصرف 250 کیلوگرم کود اوره با میانگین 41/19 عدد پنجه، بیشترین تعداد پنجه را تولید کرد. کمترین تعداد پنجه در تیمار شاهد با میانگین 66/12 عدد حاصل شد (جدول 4). اثر متقابل نیتروژن و فاصله کاشت بر تعداد پنجه بارور معنی‌دار نشد که نشان دهنده عدم تأثیر فاصله کاشت بر روی تیمار مقادیر مختلف کودی است (جدول 2). از دلایل افزایش تعداد پنجه با مصرف بیشتر نیتروژن، تأثیر غیرمستقیمی است که نیتروژن به واسطه سیتوکنین بر هـورمون جیبرلین دارد. به این ترتیب که سیتـوکنین موجب تکثیـر و افزایش بخش‌های انتهایی شاخه ها و برگ‌های جوان می شود که محل سنتـز جبرلین هستند (Kondo, 1952). گزارشات متعددی مبنی بر افزایش تعداد پنجه با مصرف مقادیر کود نیتروژن ارائه گردیده است. در برخی تحقیقات گـــزارش شده است که با افــزایش مصــرف نیتروژن، تعداد پنجه ها افزایش می یابد (Maitlo et al., 2006). سایر محققین (Kazemeini and Ghadiri, 2004) نیز عنوان نمودند که با افزایش مقدار نیتروژن مصرفی از صفر به 120 کیلوگرم در هکتار، تعداد پنجه در هر بوته برنج به طور معنی‌داری افزایش یافت. سایر محققین نیز اظهار داشتند با افزایش مصرف نیتروژن از صفر به 90 کیلوگرم در هکتار، تعداد پنجه در متر مربع حدود 5/21 درصد افزایش یافت (Mousavi et al., 2015).

تعداد کل دانه در خوشه

تأثیر فاصله کاشت و همچنین اثر متقابل بین فاصله کاشت و مقادیر کود نیتروژن بر تعداد کل دانه در خوشه معنی دار نشد، ولی صفت مذکور تحت تأثیر مصرف مقادیر مختلف کود نیتروژن در  سطح احتمال 1% قرار گرفت (جدول2). در نتایجی مشابه، گزارش شده که فواصل مختلف کاشت تأثیر معنی‌داری بر تعداد کل دانه در خوشه نشان نداد (Khoram-Farhadi and Farboodi, 2011). مقایسه میانگین داده‌ها نشان داد که با مصرف 250 کیلوگرم کود نیتروژن با میانگین 42/160 دانه در خوشه بیشترین و تیمار شاهد با میانگین63/132 عدد دانه در خوشه کمترین تعداد دانه را دارا بودند (جدول4). نتایج محققان (Saha et al., 2000) نشان داده که عوامل اقلیمی، بیولوژیکی و مواد غذایی بر تعداد دانه در هر خوشه و عملکرد دانه تأثیر دارد و بیشترین تمایز دانه به تعداد 119 تا 130 دانه در هر خوشه بود و همچنین آنها دریافتند که تعداد کل دانه در هر خوشه به طور معنی‌داری تحت تأثیر تقسیط کود نیتروژن قرار گرفت.

تعداد دانه های پر در خوشه

اثر تیمارهای فاصله کاشت و مصرف مقادیر مختلف کود نیتروژن و همچنین اثر متقابل کود و فاصله کاشت بر تعداد دانه پر در خوشه تأثیر معنی داری نداشت (جدول 2). گزارشات مشابهی مبنی بر عدم معنی‌دار بودن تعداد دانه پر در خوشه تحت تأثیر تیمار فاصله کاشت ارائه شده است (Mohaddesi et al., 2010). گزارش شده که درصد خوشه‌چه‌های پر شده تحت تیمارهای تقسیط کود نیتروژنه از 88/86 تا 63/88 درصد متغیر بود که از نظر آماری نیز معنی دار نشد (Saha et al., 2000). نتایج مشابهی توسط سایر محققین ارائه گردیده است (Khoram-Farhadi and Farboodi, 2011; Nahvi et al., 2005).

تعداد دانه های پوک در خوشه

اثر فاصله کاشت بر تعداد دانه پوک در خوشه معنی‌دار نگردید. ولی مصرف مقادیر مختلف کود نیتروژن باعث ایجاد تفاوت معنی‌داری (در سطح احتمال 1%) شد (جدول 2). .با مصرف مواد غذایی بالاتر تعداد دانه بیشتری به دست آمده است و به دلیل محدود بودن حجم منبع تولید مواد فتوسنتزی احتمالا مواد غذایی به اندازه کافی نتوانسته به تمام دانه‌ها برسد و رقابت درون بوته‌ای باعث افزایش تعداد دانه پوک با مصرف مواد غذایی بالاتر شده است. همچنین با توجه به نتایج جدول تجزیه واریانس، اثر متقابل فاصله کاشت و مقادیر مختلف کود نیتروژن بر صفت مذکور در سطح احتمال پنج درصد معنی‌دار گردید که با نتایج سایر محققان مطابقت دارد (Mohammadian Roshan et al., 2011). فاصله کاشت 25×25 سانتی‌متر و مصرف کود نیتروژن به میزان 250 کیلوگرم در هکتار با میانگین26/39 عدد دانه پوک، بیشترین تعداد دانه پوک در خوشه را داشت در حالی که کمترین آن در فاصله کاشت 25×25 سانتی‌متر و تیمار شاهد (عدم مصرف نیتروژن) با میانگین  4/15 دانه پوک در هر خوشه مشاهده شد (جدول 5)، که می تواند محدودیت در انتقال مواد غذایی و یا وجود رقابت جهت دریافت  مواد فتوسنتزی در مرحله پر شدن دانه را توجیه نماید. برخی از محققین عنوان کرده‌اند که با افزایش میزان نیتروژن، تعداد دانه در خوشه و درصد دانه‌های پوک افزایش می‌یابد (Matsushima, 2002).  

 

 

 

وزن هزار دانه

اثر فاصله کاشت و مقادیر مختلف کود نیتروژن بر وزن هزار دانه از نظر آماری معنی‌دار نبود (جدول 2)، زیرا در گیاه برنج به دلیل این که رشـد دانه توسط پوسته (لما و پالئا) کنترل می شود تغییرات وزن هزار دانه ناچیز است. اثر متقابل بین فاصله کاشت و مصرف مقادیر مختلف کود نیتروژن نیز بر صفت یاد شده معنی دار نشد که نشان دهنده مستقل بودن اثر فاصله خطوط کشت با مصرف مقادیر مختلف کود نیتروژن بر روی وزن هزار دانه است. نتابج به دست آمده توسط سایر محققین (Mousavi et al., 2015; Esfahani et al., 2005) نیز نشان داد که وزن هزار دانه تحت تأثیر مقادیر مختلف کود نیتروژن قرار نگرفت که با نتایج این آزمایش مطابقت دارد.

عملکرد دانه

در این تحقیق اعمال تیمارهای کودی و فواصل کاشت بر عملکرد دانه  (سطح احتمال یک درصد) معنی‌دار بود، ولی اثر متقابل دو عامل بر عملکرد معنی دار نشد. (جدول 2). فاصله کاشت 20×20 سانتی‌متر با میانگین عملکرد 2/7744 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد و فاصله 25×25 سانتی‌متر با 6538 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد را دارا بودند (جدول 3). کاهش عملکرد با افزایش فاصله کاشت می‌تواند به دلیل عدم جبران فاصله زیاد کشت با تعداد پنجه بیشتر و در نتیجه با ایجاد رقابت در بین پنجه‌ها توجیه شود. برتری تولید را از یک طرف می‌توان به تعداد کافی بوته یا کپه‌های برنج و در عین حال به مراتب بیشتر در فاصله کاشت 20×20 سانتی‌متر و نیز سهم نسبی بالاتر ساقه اصلی و پنجه‌های اولیه در عملکرد دانه آن نسبت به فواصل کاشت دیگر دانست (Mohaddesi et al., 2010).  مقایسه میانگین داده‌ها نشان داد که مصرف 250 کیلوگرم کود اوره با میانگین عملکرد 9/7898 کیلوگرم شلتوک در هکتار بیشترین و تیمار شاهد یا عدم کود نیتروژن مصرفی با میانگین 2/5565 کیلوگرم در هکتار کمترین عملکرد دانه را دارا بودند (جدول 4). افزایش عملکرد با افزایش مصرف مواد غذایی نشان دهنده عکس‌العمل مثبت رقم به مصرف مواد غذایی است. تیمار 300 کیلوگرم کود مصرفی نیز دارای عملکرد بالا ولی از تیمار 250 کیلوگرم عملکرد کمتری داشت که نشان دهنده سیر نزولی عملکرد با مصرف بالاتر مواد غذایی است که شاید به دلیل افزایش حجم منبع تولید مواد غذایی و ایجاد سایه‌اندازی و اختلال در انتقال مواد فتوسنتزی به منبع یا خوشه بوده باشد. به نظر می‌رسد افزایش عملکرد دانه برنج در واکنش به مصرف نیتروژن به علت افزایش جزء عملکردی تعداد پنجه بارور در کپه می‌یاشد. در نتایجی مشابه، برخی محققین (Taghizadeh et al., 2008) با بررسی اثرات مقادیر مختلف کود نیتروژن بر عملکرد برنج گزارش نمودند که کمترین عملکرد دانه در تیمار عدم مصرف نیتروژن و بیشترین آن در تیمار مصرف 90 کیلوگرم در هکتار نیتروژن حاصل شد که نشان دهنده اهمیت نیتروژن برای این گیاه است.  گزارش شده که با افزایش مصرف نیتروژن از 30 به 90 کیلوگرم در هکتار، عملکرد دانه افزایش یافت (Peng et al., 1995).

نتیجه‌گیری کلی

نتایج این تحقیق نشان داد که با افزایش فاصله کاشت به دلیل کاهش تراکم و رقابت کمتر بین بوته‌های برنج،  بر تعداد پنجه بارور در کپه افزوده گردید ولی با افزایش تراکم و کاهش فاصله کاشت، طول خوشه و عملکرد دانه افزایش یافتند. با مصرف 250 کیلوگرم در هکتار کود اوره (115 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار)، طول خوشه، تعداد پنجه بارور در کپه، تعداد کل دانه در خوشه و نهایتاً عملکرد دانه به طور معنی‌داری نسبت به سایر سطوح کود نیتروژن مصرفی افزایش یافتند. اگرچه تیمارهای مصرف 115 و 138 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از نظر عملکرد دانه دارای اختلاف معنی داری نبودند ولی با توجه به اینکه با مصرف مقدار نیتروژن کمتری میتوان به عملکرد مشابه دست یافت، مصرف 115 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و فاصله کاشت 20×20 سانتی‌متر جهت حصول حداکثر عملکرد دانه لاین شماره 8615  برنج مناسب می‌باشد.

  1. Agricultural statistics. (2013). Ministry of Agriculture. Department of Planning and Economy. Center of information and communication technology.
    Akhavan, M., Sam-Daliri, M., Mobasser, H.R., Dastan, S. and Roustaei, K. (2009). Effects of no application of nitrogen and planting density on agronomic traits of rice (var. Tarom Langroudi). Journal of Research in Crop Science. 2(5): 37-45.
    Anonymous. (2008). The monthly current memory, Aprill 2008, Glorious publisher, Dhaka, P: 5.
    Data, S.K. (2001). Improving nitrogen fertilizer efficiency in lowland rice in tropical Asia. Fertil Research. 9: 171-186.
    Esfahani, M., Sadrzadeh, S.M., Kavoosi, M. and Dabagh-Mohammadi-Nasab, A. (2005). Study the effect of different levels of nitrogen and potassium fertilizers on growth, grain yield and yield components of rice (Oryza sativa) cv. Khazar. Journal of Iranian Crop Science. 7(3): 226-240.
    Huan, T.T.N., Tan, P.S. and Hiraoka, H. (2000). Optimum fertilizer nitrogen rate for high yielding rice based on growth diagnosis in wet seeded culture of rice. Proceeding of the 2000 annual workshop of JIRCAS Mekong Delta Project. PP: 60-67.
    Kamkar, B., Safahani Langroudi, A. and Mohammadi, R. (2011). The use of nutrients in crop plants. Publication of Jihad University of Mashhad. P 500.
    Kazemeini, S.A. and Ghadiri, H. (2004). Interaction effect of plant spacing and nitrogen on growth and yield of rice (Oryza sativa L.) under different barnyard grass (Echinochloa crus-galli) densities. Journal of Iranian Crop Science. 6(4): 415-425.
    Kondo, Y. (1952). Physiological studies on cool-weather resistance of rice varieties. Bull, Nat, Inst, Agr. Sci. Japan ser. 3:113-228.
    Khoram-Farhadi, A. and Farboodi, M. (2011). Effect of nitrogen levels and planting densities on yield and yield components of promising line of No. 3. Journal of Research in Crop Science. 4(13): 1-14.
    Khush, G.S. (2005). What it will take to feed 5.0 Billion Rice consumers in 2030. Plant Molecular Biology: 59: 1-6.
    Maitlo, A., Hassan, Z.U., Saha, A.N. and Khan, H. (2006). Growth, yield and nutrient uptake of wheat (Triticum aestivum) in relation to foliar and soil application of urea. Int. G. Agric. Bio. 8(4): 477-481.
    Manzoor, Z., Awan, T.H., Safdar, M.E., Ali, R.I., Ashraf, M.M. and Ahmad, M. (2006). Effect of nitrogen levels on yield and yield components of basmati 2000. Pakistan. J. Agric. Res., 44(2): 115-120.
    Matsushima, S. 2002. Rice Cultivtion for the milions: Diagnosis of rice cultivtion and techniques of yield increases. Jpn. Sci, Press, Tokyo.
    Miri, H.R. and et al. (1998). Effect of different rates of nitrogen fertilizer on yield of four cultivar of rice in Sarbaz area. 6th National Iranian Crop Science Congress. Tehran.
    Mobasser, H.R., Noor mohamadi, G., Fallah, V.M., Darvish, F. and Majidi, S. (2005). Effect of nitrogen rates and splitting on grain yield of rice (Oryza sativa L.) Var. Tarom Hashemi. Journal of Agricultural Sciences. 11(3): 109-120.
    Mohamadian-Roshan, N., Tarang, A., Moradi, M., Azarpour, E. and Bozorgi, H.R. (2011). Determine of the best planting space of seedling and levels of nitrogen fertilizer for increase of quantitative yield and some of qualitative traits in promising line of rice (216 B). Journal of Biology Science. 5(3): 135-147. (In Persian).
    Mohaddesi, 1995. Determine the best spacing the rows for planting on three cultivar of rice. Publication of Rice Research Institute of Iran, Deputy of Mazandaran.
    Mohaddesi, A., Abbasian, A., Bakhshipour, S. and Mohammad Salehi. (2010). Effects of nitrogenous fertilizer and planting density on yield and yield components of 843 rice line. Journal of Crop Ecophysiology. 2(3): 198-208.
    Mousavi, S.Gh., Mohammadi, A.L., Baradaran, R., Seghatol eslami, M.G. and Amiri. A. (2015). Effect of nitrogen fertilizer rates on morphological traits, yield and yield components of three cultivar of rice. Journal of Iranian Agricultural Research. 13(1): 146-152.
    Nahvi, M., Allahgholipour, M., Ghorbanpour, M. and Mehrgan, H. (2005). The effective of planting density and nitrogenous fertilizer rate for GRH1 rice hybrid. Journal of Pajouhesh and Sazandegi. 66: 33-38.
    Peng, S., Laza, R.C., Garcia, F.C. and Cassman, K.G. (1995). Chorophyll meter estimates leaf area-based concentration of rice. Commum. Soil Sci. Plant Anal. 26: 927-935.
    Saha, A.R., Sarkar, K. and Yamagishi, Y. (2000). Effect of time of nitrogen application on spikelet differentiation and degeneration of rice. Bot. Bull. Acad. Sin. 39:119-123.
    Taghizadeh, M., Esfahani, M., Davatgar, N. and Madani. H. (2008). Effect of irrigation and different rates of nitrogen on yield and yield components of rice (var. Tarom Hashemi) in Rasht. Science-Research Quarterly Journal. 2(4): 353-364.
    Yang, W.H., Peng, S.B., Huang, J., Sanico, A.L., Buresh, R.J. and Witt, C. (2003). Using leaf color charts to estimat leaf nitrogen status of rice. Agron. J. 30: 261-270.
    Yoshida, S., Cock, J.H. and Parao, F.T. (2000). Physiological aspects of high yields. In Rice Bredding, International Rice Research Institute, Los Banos, Philippines, pp: 455-469.